اهانت، استهزاء و تکذیب سه شیوه رایج در میان اقوام گذشته در مقابله با هدایت پیامبران الهی بوده است. اهانت به پیامبران و دروغگو، ساحر، مجنون، قدرت طلب، سفیه و... خواندن آنان از جمله روشهای رایج در میان امت های گمراه گذشته و دشمنان پیامبران می باشد که خدای سبحان نیز در قرآن مجید به آن اشاره فرموده است.
امروزه نیز علاوه بر اهانت های بی شمار دولت های غربی، کمپانی هالیوود نیز با کمک حامیان صهیونیست و ضد دین خود، تقریبا تمامی پیامبران اولوالعزم را زیر سوال برده و با سناریوهای مختلف چه در قالب انیمیشن و چه در قالب فیلم سینمایی، اهانتهای مختلفی را نسبت به این فرستادگان الهی روا داشته است. در اینگونه آثار تلاش شده است علاوه بر مخدوش کردن تاریخچه پیامبری، بنابر اهداف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود روایتهای مختلفی نسبت به پیامبران الهی بیان کنند که از متن اصلی کتب مقدس دور بوده و یا کاملا متناقض است. در فیلمهای ساخت آمریکا، ایتالیا و آلمان، زندگی و تاریخ پیامبران بیشتر از آنکه جنبه ای واقعی داشته باشند بر محور تحریفات انجیل و یا تحریفات آگاهانه جهان سیاست ساخته شده و ویژگی های شخصیتی و تاریخی پیامبران به وضوح دگرگون می شود. شخصیت پیامبرانی چون حضرت موسی، حضرت ابراهیم، حضرت ارمیای نبی و حضرت نوح دچار نوعی شکاکیت ناشی از فلسفه دکارت و تردید دینی است. آنچه در این فیلم ها مهم و انحرافی جلوه می کند، وجود نگاه تقدس زدا، شریعت زدا و غیرالهی معرفی کردن رسولان الهی است که کاملا منطبق با دیدگاه اومانیستی امروز است و در آثار آمریکائی از حد و اندازه یک انسان معمولی فراتر نمیرود.
1. فیلم ده فرمان: ( 1956 The Ten Commandments )
فیلم ده فرمان با دو نسخه متفاوت ساخته شده است اما هردو اثر با کارگردانی سیسیل بی دمیل هدفی مشخص تولید شده است. موسای هالیوود در برابر فرعون تعظیم میکند و بر دست او بوسه میزند، او گرفتار عشق خواهرزاده فرعون شده، همچون دیگر انسانها مجذوب زیبایی او میگردد و بعدها دلباختة دختر بزرگ حضرت شعیب میشود؛ او از دختران شعیب روی نمیگرداند و حیای دینی ندارد چون یک انسان است و در حوزة مدرکات، احساسات، جوشش عشق و تمنیات با دیگران تفاوتی ندارد، در واقع چرا خوشگذرانی نکند در حالی که قلب و جسمش به این کار رضایت میدهند و مسلما بر طبق تفکر غربی حیا و ایمان مفاهیمی انتزاعی اند و موسی هم هنوز گرفتار شکاکیت خویش است.
2. فیلم کتاب آفرینش: (1966 The Bible: In the Beginning... )
فیلم کتاب آفرینش نیز اثری بسیار مطرح ساخته "جان هیوستون" درباره پیامبران است که زندگی حضرت آدم، حضرت حوا، حضرت نوح، حضرت لوط، حضرت ابراهیم، حضرت اسماعیل و حضرت اسحاق (علیهم السلام) را با قرائت"هالیوودی توراتی"نشان می دهد. حضرت آدم در کتاب آفرینش تنها این ویژگی را دارد که اولین انسان است، اما در اینکه او پیامبر نیز هست کاملا تردید می کند. او مردی ساده و منفعل است که با اولین وسوسه شیطان، سیب را از دست حوا گرفته و میخورد و پس از تنزل به سطح زمین، کشاورزی ساده میگردد. آدم با دیدن کشته شدن قابیل حتی واکنش احساسی یک انسان را نیز از خود بروز نمیدهد. آدم در این فیلم مظهر علم ربوبی نیست و چیزی برتر از فرشتگان ندارد. او چهره کشاورزی ساده و بی سواد را دارد که در جهل و بی خبری به سر برده و تا حدی همچون اقوام اولیه «بربر» است. فیلمساز با این چهره پردازی و پرداخت شخصیتی غلط برای آدم با همان پیش فرضهای قبلی شخصیت حضرت نوح را نیز میکاود.
در واقع به عقیده فیلمساز میان حضرت نوح و یک پیر مرد کشتی ساز فرقی نیست و چیزی فراتر در شخصیت او یافت نمی شود، نوح یک پیامبر است، اما سؤال اینجاست که او چگونه پیامبری است که هیچگونه مؤمنی به دین خویش ندارد و حتی همسر و فرزندانش نیز با دیده تردید به او می نگرند و گاه اعمال او را انکار میکنند؛ در این فیلم حضرت نوح، روزی از خانه بیرون میآید و صدایی میشنود که برای خودت و حیوانات یک کشتی نجات بساز اما از کجا معلوم که شنیدن این نوا نوعی توهم نبوده است؛ در فیلم کتاب آفرینش، نوح در برابر قوم خود هیچگونه نقش و تبشیر یا انذاری برعهده ندارد.
در این فیلم همچنین تحقیر عمدی حضرت اسماعیل جد بزرگ پیامبر اکرم (ص) پیداست، پس از تولد حضرت اسحاق که جد بنی اسرائیل محسوب می شود، جشن های مفصلی که نوع به تصویر کشیدن آن متناسب با شان حضرت ابراهیم نیست برگزار می شود و در مقابل حضرت هاجر و حضرت اسماعیل علیهما السلام تبعید شدگانی نمایش داده می شوند که به دلیل اختلاف افکنی به صحرای حجاز تبعید شده اند.
3. فیلم ارمیای نبی: ( Jeremiah 1998)
ارمیای نبی ساخته "هری وینو" نیز با همین دیدگاه ساخته میشود، فیلم با این سؤال تقدیری آغاز میشود که آیا ارمیا، انسانی برتر است؟ در واقع این فیلم به نحوی نمایان در تضاد با تمام مفاهیمی است که در ادیان بزرگ الهی راجع به پیامبران آمده است؛ ارمیا انسانی ساده و معمولی است که در بیابان سحر و جادو میکند و حرفهایی غیر عادی میزند. در واقع فیلم میخواهد بگوید او در سن پیامبری است و در حال پذیرش و القای وحی است اما پس از کاشت این اطلاعات، فیلمساز روی شخصیت ارمیا متمرکز می شود و مخاطب درمییابد که او مردی ساده و شیفته پیامبری است نه پیامبر!!! در ادامه درمی یابیم که ارمیا نه تنها یک الگو و قهرمان توحیدی نیست، بلکه بشری است ترسو، فقیر و ساده تر از حد معمول که وحی بر او نازل می شود، ولی او با شنیدن نوای الهی پا به فرار می گذارد و از پذیرش کلام وحیانی سر باز می زند.
غرب و هالیوود به پیامبر مسیحیت هم رحم نمی کند و به دنبال نسخه ضد دینی و ترویج نگاه اومانیستی خود حتی شخصیت پیامبر مسیحیت را در حد یک انسان فرومایه زمینی تنزل می دهد و ذهن مخاطب را با نکات انحرافی نوازش داده و جهت دهی می کند.
4. فیلم آخرین وسوسه های مسیح: (1988 The Last Temptation of Christ)
این فیلم که به کارگردانی "مارتین اسکورسیزی" ساخته شده است، شخصیت مسیح را به صورت شخصیتی دوگانه و معلق میان دنیا و آخرت به تصویر می کشد و ابعاد زمینی بودن و هوس ران بودن مسیح را بیش از بعد معنوی او نشان می دهد. نام فیلم از آنجا اقتباس شده است مسیح فریب شیطان را می خورد و با زن بدکاره ای همبستر می شود. صحنه های زننده ای که بدون هیچگونه محدودیتی برای مخاطبان تهیه شده است.
مسیح اسکورسیزی دارای دوگانگی خاصی است و این دوگانگی هم در محتوا و هم در فرم فیلم نمایش داده میشود. در این فیلم شاهد فردی هستیم که در عین دلبستن به خشونت یا رابطه جنسی با یک زن، تلاش میکنند برای ایجاد عدالت یا رستگاری زندگی کند و فدا شود(!) این فیلم حس دوگانهای در بیننده میآفرینند. مسیح در آخرین وسوسه مسیح بین انسان و یا خدا بودن خود متلاطم است و از طرفی مکاشفات رحمانی او را به سوی فداء و تصلیب میکشاند و از طرفی وسوسههای شیطانی و زمینی او را به سوی قدرت و زن و دنیا میکشاند.
شخصیت مسیح در این فیلم کاملا زمینی شده و بدون تقدس به نمایش درآمده است. انگاره تقدسزدایی خود به یک بت جدید در هالیوود بدل گشته که حتی به مسیح هم رحم نمیشود؛ عیسای مجعول اسکورسیزی تمام تلاش خود را میکند تا خدا، مسئولیت پیامبری و فدا شدن را از دوشش بردارد و او راحت شود و به صلیب کشیده نشود ولی بالاخره میپذیرد و به تبشیر میپردازد ولی دینی صرفاً عشقی را تبلیغ میکند و نه دینی به همراه مبارزهای علیه ظلم و ستم رومیان و یهودیان؛ امّا شیطان حتی بر روی صلیب هم مسیح را رها نمیکند و به شکل فرشته نجات او ظاهر میشود و وی را از صلیب پایین آورده و با فریب میگوید: تو در امتحانت پیروز شدی و اکنون میتوانی با زن مورد علاقهات مریم مجدلیه (فاحشة توبه کرده) ازدواج کنی، مسیح نیز اسیر حیله ابلیس شده، و با معشوقهاش ازدواج میکند و بچهدار میشود.
بعد از پیر شدن در هنگام مرگ، یهودا بر بالینش حاضر شده و به او گلایه میکند که: من به خود قبولاندم که تو را لو دهم تا تو به صلیب کشیده شوی (و مسیحیان به رستگاری برسند)، ولی تو اسیر شیطان شدی و زندگی معمولی و ازدواج را برگزیدی. در اینجا مسیح متوجه فریب شیطان شده و از خدا میخواهد که او را بر روی صلیب برگرداند تا فدای گناهان بشر شود و چنین میشود و مسیح بر روی صلیب فریاد میزند: "مأموریت من انجام شد"
هالیوود صدای اعتراض مومنان مسیحی آمریکا را نیز درآورد.
تابلوهایی در اعتراض به فیلم آخرین وسوسه های مسیح "فریب ندهید" و "مسخره نکنید" و " صحنه های جنسی را حذف کنید " و " غول های رسانه ای (یهودیان) از مسیح متنفر هستند ".
5. فیلم کد داوینچی: (2006 The Da Vinci Code )
این فیلم به کارگردانی ران هاوارد، داستان دختری است که بنابر داستان فیلم، از نوادگان و نتیجه ارتباط میان مسیح ادعا شده هالیوود با مریم مجدلیه است که توسط محافظان معبد صهیون تا آن زمان پنهان نگه داشته شده است. نوه ادعایی عیسی (ع) که از ترس کشته شدن توسط کلیسا، نسل در نسل توسط محافظان معبد صهیون زنده و سالم نگه داشته شده است در این فیلم ادعا می شود کلیسا قصد داشته تصویری مقدس و روحانی از مسیح ارائه دهد و برای همین از افشای وجود این دختر در هراس بوده است. دختری که اثبات کننده دین زمینی و زندگی شهوانی پیامبر خداست.
ماجرای داستان حول یک تئوری خاص در مورد تاریخ مسیحیت میگردد که پیش از این نیز در موردش صحبت شده است و تاریخدانانی با آن موافقند. کتاب"خون مقدس، جام مقدس" منبع اصلی برای این تئوریها بوده است. طبق این تئوری عیسی مسیح با مریم مجدلیه ازدواج کرده است و صاحب فرزند شده است و کلیسای کاتولیک و واتیکان با اطلاع از این قضایا قصد در پنهان کردن آنها داشتهاند. در ضمن "جام مقدس" نه یک شیئی بلکه خود مریم مجدلیه است. آنچه در این فیلم زیر سؤال می رود، اعتراف فیلم به عمل اشتباه حضرت مسیح علیه السلام بر اساس تحریفات تاریخی است و بدتر آنکه ادعا می شود کلیسا برای اینکه اشتباه مسیح فاش نشود، تمامی بچه های تازه متولد شده را کشته تا این مسئله عیان نشود.
قرار گرفتن همه جانبه غرب علیه دین مبین اسلام، به تنهایی یکی از عوامل زنده ماندن مکتب اومانیستی است. تفکر غربی بواسطه نفی دیگران قادر به احیای معلق خود است، جلوه دادن دین مبین اسلام و خطر اسلامگرایی افراطی و یا به زعم غرب و هالیوود اسلام بنیادگرا به عنوان دشمن اصلی، که می بایست به عنوان دشمن بشریت و غرب معرفی شود که این پروژه با حوادث یازده سپتامبر وارد فاز عملیاتی شد و واژه "جنگ با ترور" و یا "مقابله با تروریسم" در افکار عمومی جهان به خصوص شهروند غربی شکل گرفت. در این بین بعد از حادثه یازده سپتامبر، هرازگاهی به بهانه سالگرد این حادثه ساختگی توسط دولتمردان آمریکا و صهیونیزم جهانی، اهانت هایی به ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص) دیده می شود، پروژه کاریکاتورهای دانمارکی، پروژه ساخت فیلم فتنه توسط کارگردان هلندی، آتش زدن قرآن توسط کشیش مسیحی آمریکایی و آخرین اهانت و بی سابقه ترین آن ساخت فیلم موهن "Innocence Of Muslims"، همه و همه نشان از پروژه ای حساب شده برای مقابله با گسترش دین مبین اسلام و مسلمین جهان است.
در این بین سناریوهای رسانه ای غرب به خصوص هالیوود علیه شخصیت پیامبر اکرم (ص) نیز دارای ابعاد مختلفی است که به آن اشاره می شود.
الف. عرفی جلوه دادن پیامبر اکرم:
یکی از سناریوهای پیگیری شده توسط غرب، عرفی نشان دادن پیامبر اکرم (ص) است، هالیوود همواره به دنبال تقدس زدایی و یا به عبارتی شریعت زدایی از پیامبر اسلام است، غرب در فیلم موهن و جدید خود به نام برائت از مسلمین به کارگردانی سام باسیل یهودی عملا این پروژه را به اجرا گذاشته و بازیگری را بدون پنهان کردن تصویرش به جای پیامبر عظیم الشان اسلام قرار داده است. با نگاه جریان شناسانه به سینمای هالیوود، فیلم محمد رسول الله اگرچه در نوع خود فیلم مثبتی قلمداد میشود لکن در این فیلم پروژه عرفی کردن و تقدس زدایی از پیامبر اکرم (ص) کلید خورد. در این فیلم اگرچه به زندگی پیامبر اشاره دارد، لکن هیچ تمرکزی بر چهره نورانی و معنوی پیامبر نشده است، هیچ بعدی از ابعاد عبادی پیامبر به مخاطب عرضه نشده است و تنها به جنگ ها و نبردهای پیامبر تا فتح مکه اشاره می کند و خبری از زندگی معنوی پیامبر اکرم (ص) نیست، از سوی دیگر، حامیان این فیلم به دنبال پروژه عرفی کردن چهره پیامبر اکرم (ص) در این فیلم بودند که با مخالفت گسترده از سوی علمای جهان اسلام مواجه شدند.
بخشی از متن از دیده بان گرفته شده است