مصر این روزها حوادث بسیار تلخی را سپری میکند. حوادثی که از یک سو کشتار و به خاک و خون کشیدن مردم است که تا مرز جنگ داخلی پیش رفته، و از سوی دیگر سرکوب و بازداشت اخوانیها و اعلام آزادی حسنی مبارک، دیکتاتور سابق در میان ناباوری مردم این کشور. آنجه مشهود است تمامی این رفتارها توسط ارتش صورت میگیرد؛ حاکمیتی که هسته مدیریتش از سوی غرب و به ویژه کاخ سفید فرمان میگیرد و نهایتا با این تحرکات سریع و سرکوبگرانه هدفی جز نابودی و شکسته شدن انقلاب و خشکاندن ریشههای انقلاب کشورهای دیگر که آیینهای از انقلاب مصر است، ندارد.
تحولات کشور مهم مصر که به قلب جهان عرب معروف است یکبار دیگر صحنه آرایش قدرت سیاسی عربی سنی منطقه را دستخوش تغییرات کرد. هر چه به صحنه تحولات و روند بهم پیوسته هفتههای اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا نگاهی بیاندازیم متوجه پررنگ تر شدن سیاست های عربستان خواهیم شد. عربستان اینک پس از دوره ای رکورد در تحولات دو سال اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا اینک به بازیگری موثرتر در سوریه و علی الخصوص مصر تبدیل شده است. به صورت اجمالی عربستان در سوریه قطر را کنار زده و اینک فرد نزدیک به این کشور ریاست مخالفان بشار اسد را برعهده دارد. در همین حال در مصر عربستان پیچیده تر عمل می کند که در این باره چند نکته ذیل قابل تامل می باشد:
شاید هیچ یک از ناظران سیاسی گمان نمی کردند که مردم مصر در نخستین سالگرد حکومت اخوان، علیه آنان قیام کنند. گمان بر این بود که این روند، دست کم دو یا سه سال پس از حکومت اخوان آغاز شود، اما شتاب افکار عمومی مصر در واکنش بر ضد اخوان، همه ناظران سیاسی را شگفت زده کرد. نویسنده پایگاه خبری "میدل ایست آنلاین" در مقاله ای که امروز در این سایت خبری منتشر شد، نوشت: صرف نظر از اختلاف در زمان پیش بینی ها، مهم این است که آن چه در مصر اتفاق افتاد، کاملا قابل پیش بینی بود زیرا رهبری اخوان المسلمین از حماقت مطلق سیاسی رنج می برد و به همین سبب مرتکب اشتباهات فاحش متعددی شد که هر سیاستمدار مبتدی می توانست از آن ها اجتناب کند.