دور سوم از مناظرات نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به اتمام رسید، در این دور از مناظرات همانطور که شاهد بودید مسائل و اقدامات و اهداف هر یک از نامزدها بهتر از دو دور قبل مشخص شد و هر یک از نامزدها بهتر توانستند برنامه های یکدیگر را عرضه کنند و به نقد آنها بپردازند. طبیعی است در این مناظرات سخنانی گفته شود که نیاز به تامل و تفکر دارد تا بهتر بتوان به فرد اصلح رسید. در ادامه مطلب به ترتیب حروف الفبا به سخنان هر یک از نامزدها پرداخته ام. که از شما دوستان انتظار می رود ابتدا مطلب را خوانده و بعد نظرات خود را اعلام بفرمایید.
آقای دکتر جلیلی
با اینکه دفاع از گفتمان انقلاب فرصتی باقی نگذاشت که ایشان به توضیح برنامه های خودشان بپردازند اما توانستند نقد ها و روشنگری های بسیار خوبی را به فعالیت های هریک از نامزدها انجام دهند. ایشان با رعایت اخلاق سیاسی و بدون نام بردن اسامی افراد که ضربه هایی را به کشور زده بودند به انتقاد پرداختند. ایشان در ابتدا واکنشی به سخنان آقایان عارف و روحانی نشان داد و گفت: در زمان برخی دوستان که شعار همراهی با نظم جهانی سر داده می شد، دوبار حکم جلب برای آقای هاشمی صادر شد و با آن همه همراهی که در افغانستان در زمان آقای خاتمی صورت گرفت، آمریکا، ایران را محور شرارت معرفی کرد. وی درباره اظهارات آقای عارف نیز در برخورد با سلایق مختلف خاطر نشان کرد: درباره برخورد با سلایق باید بگویم اگر از کسی که بزرگترین خلاف قانون را عمل کرد یاد کنیم، این ظلم بزرگی است، چرا که آنها به قانون تمکین نکردند و مشکلات زیادی برای کشور به وجود آوردند.
در ادامه مناظرات آقای جلیلی اشاره کردند به ستاره دار کردن دانشجویان از زمان اصلاحات و عطف به نامه آقای معین به رئیس دولت آن زمان یعنی خاتمی (کلیک بفرمایید) که متاسفانه به شیوه ای خاص از طرف آقای عارف اعلام شد که به صورت تلفنی از طرف آقای معین تکذیب شده که البته واقعا چهره واقعی این افراد رو به ملت ایران نشان داد.
آقای جلیلی جواب انتقاد هایی که به خودشون شد رو هم با بیان علل و مدرک قانع کننده بیان کرد. اشاره ایشان به بحث چارچوب های قانون بعد از انتخابات و تبعیت از قانون بسیار عالی بود که دیگر حرفی برای برخی آقایان باقی نگذاشت.
آقای دکتر حداد عادل
ایشان مانند همیشه بی طرفانه و به دور از هیاهو سخنان خودشان را ایراد کردند. و با رعایت اخلاق سیاسی به نقد حرف ها پرداختند که به دو مورد آن اشاره می کنم.
ایشان در نقد سخنان آقای عارف گفتند: زمانی که خاتمی آمد و رئیس جمهور شد پاییز برگریزان اصلاحات انجام گرفت گویی جلوی پنجره، مملکت را مانند یک گونی تکان دادند. در برخی وزارتخانه ها تنها آبدارچی ماند و آن زمان می گفتند هر کسی که به خاتمی رای نداده است باید برود. و اضافه کردند: احمدی نژاد هیچ وقت خود را اصولگرا ندانست حتی همه مشکلات کشور نیز زیر سر احمدی نژاد نیست. یک نفر نیامد بگوید بخشی از این مشکلات تقصیر دشمن خارجی است.
آقای دکتر رضایی
ایشان در خلال صحبت های خود بحث جالبی را مطرح کردند که در جای خود قابل تامل است. یکی از مشکلات کشور ما عدم استفاده از نیروهای کارآمد در جناه های مختلف سیاسی است و دیگری تخریب ها و سیاه نمایی هایی که گاه در دولت ها بر علیه اشخاص صورت می گیره که بیشتر انرژی را از مسئولین می گیرد.
آقای دکتر روحانی
ایشان برنامه خاصی را ارائه نکردند و بیشترین تکیه ایشان به دولت های سازندگی و اصلاحات و اقداماتی که در آن دوران انجام شده است بود. ایشان هرگونه انتقاد به این دولت ها را رد کردند و نقدهایی که به پرونده هسته ای و فتنه کوی دانشگاه در زمان تصدی ایشان در دبیری شورای امنیت بود را کاملا مردود دانستند. و انتقادهای آقای قالیباف را به بهانه محرمانه و امنیتی بودن پرونده بی پاسخ گذاشتند.
آقای دکتر عارف
ایشان سخنان خودشان را با انتقاداتی آغاز کردند و مشکلات امروز کشور را به دوش اصولگرایان انداختند و وضعیت کنونی کشور را نتیجه حذف کردن اصلاح طلبان در دولت نهم و دهم دانستند.
ایشان به جای ارائه برنامه ای مشخص و راهکارهای برون رفت از مشکلات اقتصادی و سیاسی متاسفانه در سه مناظره فقط به تکرار ایجاد فضای امنیتی کشور، جلوگیری دانشجویان از فعالیت های سیاسی، دستگیری ها در تبریز و... و یا نام بردن اسامی سال 88 و تکیه و بر دولت آقای خاتمی پرداختند. که مورد نقدهای بسیار گسترده نامزدهای دیگر قرار گرفتند. اما نکته مثبت سخنان در بکارگیری نیروهای کارآمد جناح های سیاسی در بدنه دولت قابل تامل است.
آقای مهندس غرضی
ایشان که در دو مناظره قبل موفقیت چندانی کسب نکردند این بار با خواندن آیاتی از قرآن و رد کردن حزب در اسلام تذکر شدیدی به جناح های سیاسی دادند و اضافه کردند باید از ظرفیت های هر دو جناح استفاده شود. ایشان در بخشی از سخنان خود به نقد اصلاح طلبان پرداخت که: دبیر کل این حزب در انتهای کار گفت قانون اساسی حزب اصلاح طلب منشور سازمان ملل است. آیا هنوز رویمان می شود بگوییم که اصلاح طلبیم؟ حرفهای عارف نشان داد هم اصلاح طلب است و هم با اسامی که می آورد می خواهد از آنها قرض کنند، تا مردم به او رای بدهند، باید گروه اصلاح طلب وضع خودشان را با وضع مردم مشخص کنند.
ایشان برای اثبات سخنان خود اشاره هایی هم به وزرای نفت بعد از خودشان کردند.
آقای دکتر قالیباف
ایشان هم مانند آقایان رضایی و غرضی از عدم بکارگیری نیروهای کارآمد دو جناح گلایه کردند اما ایشان استفاده از نیروها را منوط به ولایتمداری و تلاشگری دانستند. ایشان به پنج اصل در سیاست خارجی در برنامه خودشان اشاره کردند و به نقدهای گسترده آقایان روحانی و ولایتی پرداختند.
آقای دکتر ولایتی
ایشان ابتدا به ایراد سخنرانی کوتاهی پرداختند که آن دید سیاسی که ازشون انتظار می رفت را نتوانستند به خوبی نشان بدهند. متاسفانه ایشان در سخنان خود به طور مداوم گذشته و اقدامات خودشان لینک می زدند. که با توجه به جایگاه فعلی ایشان انتظار بیشتری میرفت تا برنامه های بهتری ارائه بدهند. نقدهایی که آقایان جلیلی و قالیباف داشتند رو تا حدودی پاسخ دادند اما در گوشه ای از صحبت ها ایشان به سمت تشکیک در اسناد و گفتار آقای جلیلی رفتند و آقای جلیلی وقتی از ایشان مدرکی را خواستار شد ایشان تکرار می کردند مدارک موجود است که مدارکی دیده نشد. البته شایان ذکر است که ایده ایشان برای پرورش نیروی دیپلمات بسیار حائز اهمیت است.
صالح اوسطی
سلام
حمد لله و دست شما درد نکنه-اینکه مطاب رو دسته بندی میکنید و یا به عبارتیی قسمت قسمت خیلی عالیه-
چیزی برای گفتن نمیمونه الا اینکه خوب بود-
یا علی مددی